کره گرفتن از آب پروژه ساختمانی!
اگر حتی متخصص ساخت و ساز هم نباشید، احتمالا حدسهایی در مورد حجمی از سرمایه هر پروژه که در نقل و انتقال مصالح و یا استفاده از آنها هدر می رود داشته باشید. در زمانهای خیلی دور، زمانی که یک ساختمان کلنگی قرار بود تخریب شود، احتمالا به دلیل افت کیفیت مصالح در طول سالیان بهره برداری از ساختمان و همچنین ارزان بودن نسبی مصالح جدید، کسی خیلی به فکر استفاده از مصالح قابل استفاده و موجود در مرحله تخریب نمی افتاد. عمده ساختمانها، دیوارهایی از خشتهای گلی و سقفی از الوار چوبی داشتند. هر دوی این مصالح بعلاوه در و پنجره های چوبی، در طول زمان دچار فرسودگی می شدند و معمولا در لحظه تخریب، قابلیت استفاده بیشتری نداشتند.
زمین بازی عوض شده...
اما به مرور و با زیادتر شدن تنوع مصالح، مشاهده می شد که حتی در زمان تخریب یک ساختمان 40 یا 50 ساله، مصالحی از آن قابل استخراج است که هنوز عمر مفید خود را به اتمام نرسانده است؛ مثل مقاطع فولادی، در و پنجره های فلزی، شیشه های قطور و غیره. راه حل منطقی این بود (و هنوز هم هست) که این مصالح بعنوان سرمایه پروژه محسوب شوند و به فروش برسند. در حال حاضر، اکثریت خریداران این مصالح، همان پیمانکاران تخریب ساختمان هستند که بسته به ارزش مصالح موجود و عمر بنا، ممکن است حتی بدون دریافت وجه نقد، کار تخریب و انتقال مصالح حاصل از آن را انجام دهند.
آنها مصالح را به انبارهای خودشان منتقل می کنند و پس از تفکیک و احتمالا بازسازی جزئی، آن را در بازار دست دوم به فروش می رسانند. در حقیقت، این دسته از پیمانکاران که در مراحل اولیه هر پروژه بازسازی و نوسازی ساختمانی حاضر هستند، تمام یا بخشی از حق الزحمه خدمات خود را با کالای دارای ارزش موجود در بنای قدیمی تهاتر می کنند. گاهی ارزش این مصالح در حدی است که کارفرما حتی مبلغی نیز بابت این مصالح از پیمانکار تخریب دریافت می کند! یعنی ارزش خدمات این پیمانکار، کمتر از ارزش مصالحی است که در فرایند تخریب دست خواهد آمد.
تا اینجا، بحث تهاتر خدمات با کالا در صنعت ساختمان، کاملا جاافتاده است و همه دست اندرکاران این صنعت، با آن آشنایی دارند و آن را در محاسبات مالی پروژه دخیل می کنند. اما هنوز یک ظرفیت استفاده نشده و مغفول در اکثر پروژه های ساختمانی وجود دارد که در آخرین مراحل اجرای کار، می تواند بخشی از سرمایه هزینه شده را به کارفرما برگرداند.
اشخاص حقیقی و حقوقی که فعال حرفه ای صنعت ساخت و ساز هستند، مصالح ضروری برای اجرای ساختمان را، بر اساس پروژه های در حال اجرای خود برآورد و خریداری می کنند. طبیعتا مصالحی که در پایان پروژه اضافه می آید (از قبیل آجر، سیمان، مقاطع فولادی، ورق MDF، کاشی و سرامیک، ...) قابل انتقال به سایر پروژه هاست و زیانی بجز هزینه حمل و نقل را به صاحب پروژه وارد نمی کند.
کارفرمای غیرحرفه ای چه کند؟
اگر پروژه ساختمانی، دارای کارفرما باشد، معمولا در پایان کار، حجم نسبتا زیادی از شن و ماسه و سیمان و موزاییک و ... در پروژه باقی می ماند که استفاده نشده است. این حجم مصالح باقیمانده، معمولا ناشی از ضرایب اطمینانی است که در مرحله برآورد مصالح و به دلیل لحاظ کردن پرت مصالح در حمل و نقل و یا اشتباهات احتمالی نیروهای اجرایی، اعمال شده است. اگر فرض اشتباه در برآورد را منتفی بدانیم (که عملا هیچوقت اینطور نیست) اضافه آمدن مصالح نشان می دهد که یا پرت مصالح در پروژه پایین بوده و یا نیروهای اجرایی، کار خود را بدون خطا انجام داده اند. خب، این جنبه مثبت ماجرا بود و خیلی هم خوب است. اما کارفرما با این مصالح باقیمانده چکار کند؟
در این مرحله، رویکردهای مختلفی از طرف کارفرمایان دیده می شود. بعضی از آنها مصالح را به انبار خود منتقل می کنند و احتمالا به مدت طولانی و یا شاید هیچوقت از آن استفاده ای نکنند. سرانجام هم روزی آنها را به دلیل دست و پاگیر بودن، حواله سایر زباله ها خواهند کرد (بعید است کسی از ما خاطره ای از کیسه های شن و گچ و کارتنهای کاشی و موارد مشابه در انباری های زمان کودکی نداشته باشد!).
دسته ای دیگر از کارفرماها هم، یا با صرف هزینه حمل بار، این مصالح را به مراکز تخلیه نخاله منتقل می کنند و یا آنها را به حال خود رها می کنند تا به مرور و توسط افراد گذری، برداشته شود. اما گروهی از کارفرمایان زیرک هستند که از ابتدای پروژه و برای مراحل مختلف کار، برای این مصالح باقیمانده در کارگاه، برنامه دارند: آهن آلات باقیمانده از مرحله اسکلت را میفروشند و با آن ورقهای گچی می خرند، با پول حاصل از فروش ورقهای MDF باقیمانده از دکوراسیون داخلی، به بازار نصبیات برقی می روند و دهها مورد مشابه.
واقعیت این است که این دسته از کارفرماها، هنوز هم در اقلیت هستند و بسیاری از صاحبان پروژه ها از ظرفیت مالی این مصالح مازاد غافل هستند. شاید یکی از دلایل این مورد، مشکل بودن پیدا کردن مشتری برای این بخش از مصالح باشد. برای کسی که بصورت حرفه ای در بازار ساخت و ساز فعالیت ندارد، پیدا کردن مشتری یا واسطه برای فروش مصالح سخت است. تازه اگر شما بعنوان مالک پروژه دارای این ازتباطات و دسترسی به شبکه های مرتبط هم باشید، شرایط اقتصادی فعلی باعث شده که خریدار نقدی در همه بازارهای اقتصادی به شدت کاهش پیدا کند.
راه حلی هست؟
راستش را بخواهید، راه حل این مساله را باید از نیاکان چند هزار ساله خودمان بگیریم! همانهایی که در جوامع بدوی خود، گندم را با گوشت، پارچه را با داس، و اسب را با گله گوسفند عوض می کردند. درست است: معاوضه و تهاتر.
با فراگیر شدن فضای دیجیتال و دنیای مجازی، شبکه های تخصصی در هر حرفه ای در نزدیکی شما هستند. اگر یک دهه قبل برای پیدا کردن یک فرد یا شرکت با تخصص خاص، باید وقت زیادی را صرف پرس و جو و جستجو در روزنامه و غیره می کردید، امروزه همه اینها تنها چند کلیک با شما فاصله دارند.
اگر فعال حرفه ای در حوزه ساخت و ساز هستید، برای جلو افتادن در بازار رقابتی ، باید پیشنهادهای جذابتری به مشتریان خود بدهید. یکی از این پیشنهادات می تواند این باشد که به کارفرمای خود قول دهید چنانچه در هر مرحله از کار، مصالحی مازاد بر نیاز پروژه باقی ماند، شما آنها را با بخشی از حق الزحمه خود و به قیمتی در حد چند درصد پایین تر از قیمت بازار، تهاتر خواهید کرد. هم شما به مصالح ارزان برای سایر پروژه های خود می رسید و هم کارفرمایتان از نگرانی هدر رتن سرمایه اش در این مرحه آسوده خواهد شد. قطعا هیچ کارفرمایی از پیشنهاداتی که باعث پایین آمدن هزینه هایش بشود، رویگردان نخواهد بود.
اما اگر کارفرمای غیرمتخصص و مالک پروژه هستید، کافی است شبکه های مبادله و معاوضه کالا و خدمات را شناسایی و دارایی های مازاد خود را در آنها عرضه کنید. به شما قول میدهم از برخی پیشنهاداتی که در مقابل مصالح مازاد پروزه خود دریافت می کنید، شگفت زده خواهید شد. اینکه کسی حاضر باشد سیمان اضافه شما را با یک دوچرخه، ورقهای کناف را با لوازم جانبی موبایل، و کاشی و سرامیک را با لباس کوهنوردی معاوضه کند، پولی را که برای هزینه کردن آن برنامه ریزی کرده بودید، دوباره به جیب شما برمی گرداند!
اگر در حال حاضر پروژه شما در حال اجراست و یا به تازگی به اتمام رسیده، و حجم قابل توجهی از مصالح و حتی ابزار کار ساختمانی در دسترس دارید، به شما پیشنهاد میکنم نگاهی به بخش ساخت و ساز در دسته بندی کالا در نشانی CheeBaChee.com بیندازید.
درج آگهی در چی با چی رایگان است. شما می توانید هم به سادگی آگهی معاوضه خود را منتشر کنید، و هم بین آگهی های موجود جستجوی هدفمند داشته باشید. یعنی ببینید چه کسی به دنبال کالای در اختیار شماست و یا در قبال آن، حاضر به ارائه چه چیزی است. اگر نیاز به خدمات خاصی در هر زمینه هم دارید، میتوانید آن خدمت و تخصص را بعنوان مابه ازای تهاتری که پیشنهاد می دهید معرفی کنید.
برای اینکه ایده ای از فکرهای بکر سایر کاربران داشته باشید، خالی از لطف نیست که بدانید چندی پیش، یکی از کاربران هوشیار چی با چی، متقاضی میلگرد سایز 10 بود و در قبال آن، زیورآلات طلای شناسنامه دار را پیشنهاد داده بود. هم طلای خود را بدون کسر اجرت به فروش رساند و هم میلگرد را به بهایی پایین تر از قیمت بازار خرید. کاربر دیگری در حرفه تعویض روغن، پیشنهاد داده بود که یک پنجره UPVC را با 10 بار تعویض روغن رایگان، تهاتر می کند. او نیز هم به کالای مورد نیاز خانه اش رسید و هم یک مشتری جدید برای کسب و کار خود جذب کرد.
شما هم پیشنهاددهنده خلاق بعدی باشید...
♦ تدوین توسط تیم تولید محتوا- چی با چی